Dienstag, 6. März 2007

نظرات ضیارفعت، ثریاپرلیکا، حمیدمبارزو سنگچارکی درمورد گردهمای4 حوت



وحدت ملي: نظرات ضیارفعت، ثریاپرلیکا، حمیدمبارزو سنگچارکی درمورد گردهمای4 حوت


چهارم حوت۱۳۸۵، تجمع بزرگي از مردم در غازي ستديوم به ديده آمد كه براساس مطالبات سياسي و مدني خويش و در حمايت از رهبران جهادي به پا خاسته بودند. هرچند كه اين همايش عظيم بنا به سلايق شخصي از جانب برخي رسانه هاي داخلي، مورد سانسور قرار گرفت، اما پيام ها و پيامد هاي غير قابل انكاري را مي تواند داشته باشد.
پيامد هاي مثبت و منفي اين تجمع را از چند تن صاحب نظران موافق و مخالف به پرسش گرفته ايم كه در كمال امانت، نظرات اين بزرگواران را تقديم خوانندگان پيام مجاهد مي داريم:
جناب آقاي احمدضيا رفعت،
رئيس شوراي متحد ملي؛ شما پيام ها و پيامد هاي گردهمايي چهارم حوت را چطور تبيين مي داريد؟با توجه به اينكه مجاهدين در پنج سال اخير در واقع به نوعي در عرصه سياسي، سياست انفعالي را داشتند، اين گردهمايي بزرگ نشان دهنده آغاز يك مرحله تازه تري از حيات سياسي مجاهدين مي تواند تلقي شود ونشان دهنده اين امر است كه مجاهدين براي تثبيت جايگاه شان در نظام ساختاري قدرت در افغانستان وارد مرحله تازه تري از حيات سياسي خود شدند و همچنين اين گردهمايي نشان دهنده يك نوع نمايش قدرت هم از سوي مجاهدين بود به دليل اينكه با بسيج مردم در واقع خواستند نشان بدهند كه هم چنان در ميان جامعه هواخواهاني دارند، اين مي تواند به هرحال به نفع مجاهدين تلقي شود. پيامد ديگرش هم مي تواند اين باشد كه به هر حال جامعه جهاني متوجه اين امر شد كه مجاهدين آن چنانكه تصور مي رفت كه منزوي شده باشند در ميان مردم، برعكس نشان دادند كه آنگونه هم نيست هنوز در ميان جامعه هواخواهاني دارند و قدرت بسيج كردن اين ها را دارند. چيز قابل توجه ديگر اين بود كه عليرغم اينكه آن طوري كه گفته مي شد، در اينجا چهل تا پنجاه هزار نفر حضور يافته بودند حركت مردم هم يك حركت مدني بود به اين معني كه برعكس از گذشته ها كه در آن در اندكترين تجمع، ما شاهد بروز خشونت ها مي بوديم، اين حركت يك حركت سياسي بود كه بدور از هرگونه خشونت، صورت گرفت. اين نشان دهنده دو امر است: از يك طرف آگاهي سياسي مردم از طرف ديگر اينكه مجاهدين هم علاقه به اين داشتند كه مردم حركت شان را آرام انجام بدهند، اين هم به هرحال از تبعات مثبت حركت مدني سياسي بود كه چيزهايي را مي تواند به نفع مجاهدين رقم بزند ومسأله زنده تر،‌ ديدگاه جامعه جهاني را نسبت به واقعيت هاي افغانستان تغيير مي دهد چون اين اجتماع تنها به معني حمايت از رهبران جهادي نبود نوعي بيان اعتراض نسبت به حاكميت هم بود.خانم ثريا پرليكا رئيس اتحاديه سراسري زنان افغانستان:به نظر من كدام نقطه مثبت در بين آن نبود و اين يك نمايش قدرت بود كه يك تعداد خواستند كه از طريق همين گردهمايي خود و همين نمايش خود يك فشار بالاي رئيس جمهور آقاي كرزي وارد كنند و اينكه همين منشور را آقاي كرزي امضا كند.سوال: شما فكر مي كنيد كه با توجه براينكه رهبران جهادي يك مبارزه كاملاً مسالمت آميز را با حضور مردم به پيش گرفتند، اين خودش نمي تواند يك وجهه مثبت داشته باشد؟خانم پرليكا:اينكه همه مردم مي فهمند كه مجاهدين وقتي كه منافع شان باشد به صورت عموم اين ها با هم متحد هستند و وقتي كه منافع شان در حال تقسيم باشد مثلي كه در گذشته ها نشان دادند باز اختلافات بين خود شان به وجود مي آيد اين اتحاد و وحدت در هر وقتش گپ بسيار خوب است اگر اين با منافع ديگر گروپ ها يا منافع يا مصالح كشور ما در تناقض و در ضديت نباشد و هر كس حق دارد كه گردهمايي هايي را سازمان بدهد تظاهرات مسالمت آميز انجام بدهد. ما نمي گوييم كه كارشان يك كار غير قانوني بود، اين از لحاظ قانون هم، آگاهي قبلي داده بودند و همچنان بسيار مسالمت آميز بود هيچ مغايرتي با قانون تظاهرات نداشت، اما در اصلش من فكر مي كنم كه يك نمايش از قدرت بود به خاطري كه به ارتباط همين منشور صورت گرفته بود تا اينكه يك فشار وارد كنند بالاي رئيس جمهور از يك طرف، از طرف ديگر به مردم نشان بدهند كه واقعاً اين منشور قابل تاييد همه است، همين تعدادي كه اشتراك كرده بودند عقايد شخصي و نظر شخصي خود شان بود،‌ اما اين طور نمي شود كه همين كميت كه آمده بودند نمايندگي از تمام مردم افغانستان كنند. اما در مجموع، كاري كه انجام شده يك كار كاملاً قانوني بوده و هر كسي حق دارد دست به تظاهرات مسالمت آميز بزند.رزاق مامون روزنامه نگار:به نظر من يك رويارويي سازمان داده شده توسط نهاد هاي حقوق بشر، بود، اين بار يك رويارويي به وجود آمده است كه يك طرف آن ملل متحد است همراه دولت يا حكومت و يك طرف آن گروه هاي مجاهدين. در اين رويارويي به نظر من با توجه به وضعيت افغانستان پلان هايي كه امريكايي ها دارند، اهميتي كه حفظ نمودن صلح درشمال وجود دارد، ازنظر امريكايي ها است، بازنده اينجاملل متحدوحكومت است.سوال: از ادبيات نويني كه رهبران جهادي در پيش گرفتند يعني از مبارزه مسالمت آميز با استفاده از حضور مردمي، فكر مي كنيد تاچه حد مي تواند توفيق داشته باشند؟رزاق مامون: اگر رهبران جهادي مثل پنج سال اخير بخواهند به اصطلاح اكت رفتار مدني را بكنند اين ها حملات را بالاي شان بيشتر مي كند اگراين ها مقاومت مدني را، مقاومت منطقي را، مقاومت جدي را طوري كه در چهارم حوت نشان دادند دنبال بكنند پيگيري كنند، ملل متحد و دولت شكست مي خورد، امريكايي ها در آخر سر، از پلان هايي كه امنيت در شمال را خراب كنند در حاليكه جنوب اوضاعش خراب است، منافع امريكا را به خطر بياندازند حمايت نمي كنند.عبدالحميد مبارز تحليلگر سياسي:من معتقد براين هستم كه براساس قانون اساسي افغانستان حصه ماده اول و دوم و سومش در باره موضوعات مربوط به دين مقدس ماست و مخصوصاً گفته شده كه هيچ قانوني و يا هيچ امري مخالف روح و متن دين مقدس ما به ميان آمده نمي تواند اين گردهمايي البته در بعد از سي سال ناآرامي و جنگ صورت گرفته و من فكر مي كنم كه وقت همين طور گردهمايي و بجا آوردن همين طور يك مصالحه بوديم و هستيم و ليكن در چوكات دين مقدس ما. و اين بايد هرگونه مصالحه و هرگونه صلح صورت بگيرد و در اينجا چون موضوعات حق الله و حق العبد مطرح مي شود بناءً صلاحيت تصويب چنين منشور از طرف ولسي جرگه افغانستان معطوف مي گردد. بناءً من فكر مي كنم كه اگر مدت بيشتر انسان از واقعيات دور مي شود و تحولات و تغييرات فكري در جامعه مي آيد زمينه براي مصالحه البته بازهم با درنظرداشت حق كساني كه متضرر شده اند يا قرباني داده اند مي باشد.فاضل سانچاركي رئيس اتحاديه ملي ژورناليستان افغانستان:من فكر مي كنم رهبران مجاهدين نبايد به صورت وسيلوي و ابزاري از مردم افغانستان كه مجاهد هستند، مسلمان هستند، باور ها و اعتقاداتي عميق وآرمان ها و اهداف جهادي اسلامي دارند بهره گيري وسيله وي و ابزاري شود و زماني به سراغ مردم بروند كه خودشان دچار مشكل مي‌شوند يعني تنها نكته منفي كه من در ذهن مردم وزبان مردم ديدم باكساني كه برخورد مي كردم مردم گلايه مند بودند كه رهبران افغانستان زماني به سراغ ما آمده كه خودشان دچار مشكل شدند. اگر رهبران مجاهدين پيوند و ارتباط فكري، عاطفي،‌ سياسي و جهادي خود را با بدنه هاي مردم با متن مردم حفظ كنند و تحكيم كنند و توسعه ببخشند. طبعاً هميشه براي دفاع و حفظ ارزشهاي جهادي افغانستان و ارزش هاي فرهنگي افغانستان مي توانند موثر باشند. اما نبايد اجازه بدهند اين تصور در ذهن تعدادي از مردم جان بگيرد و برجسته شود كه ازما در صورت نياز و به خاطر اهداف استفاده مي شود. گردهمايي و همايشي كه در چهار حوت صورت گرفت،‌ نشان گر اين بود كه هنوز هم رهبران مجاهدين با همه بي مهري ها و كم مهري هايي كه نسبت به مردم داشته اند و فراموش كاري هايي كه از رنج و زحمت و مبارزات مردم داشتند بازهم مردم دل بسته وعلاقه مند همين رهبران و ارزش ها و آرمان هايي كه بعضاً در سيما و چهره آنها مي بينند هستند و زماني كه ايجاب كند آنها حاضر هستند ميدان بيايند و از ارزش هاي اعتقادي و فرهنگي و جهادي خود دفاع كنند.سوال: يعني حركت و حركت هاي مشابه واقعاً مي تواند بالاي حكومت تاثير بگذارد؟فاضل سانچاركي:ببينيد تغييري كه در مجموع حكومت و مخصوصاً جريانات همسو با حكومت از اين گردهمايي داشت، اين بود كه رهبران مجاهدين تمام همت و سرمايه خود را جلو هم گذاشتند تا بتوانند مــردم جمع بكنند و در صحنه بيــاورند در حالي كه امكان دارد اين چنين صحنه هـايي در آينده تكرار نشود. رهبران جهاد واقعاً اگر آنها مي خواهند پيوندي استوار با متن مردم داشته باشند و حركت ها و تلاش هاي شان تاثير گذار باشد بايد ارتباطات خود را با مردم عميق تر سازند و تلاش هاي خود را در مجموع، موثرتر بسازند و به مردم نشان بدهند كه رهبران مجاهدين و رهبران مقاومت با همه اختلاف سليقه ها و اختلاف نظرهايي كه دارند براي دفاع از بعضي اصول مشترك، متحد و يك، پارچه هستند و به صورت مقطعي نمي خواهند كه از اين حضور مردمي بهره گيري كنند، بلكه آنها واقعاً معتقد و پاي بند به ارزش ها و اصول هستند و اگر حتي تنها هم بمانند، از اين اصول خود دفاع خواهند كرد. اگر روزي صدا كنند و مردم هم به سراغ شان نيايد، آنها بايد خود شان آن چنان ذوب شده در آرمان ها و اتفاق خود باشند كه به تنهايي هم اگر لازم باشد در ميدان ايستاده شوند و مردم بايد چنين باور و اعتقادي را در خود رهبري ببينند تا آنها هم گرد محور رهبري جمع شوند.

Keine Kommentare: