Sonntag, 25. März 2007

آسياي جنوبي: نخستین پیروزی بهاری طالبان


آسياي جنوبي: نخستین پیروزی بهاری طالبان






رزاق مأمون، شنبه ۲۴ مارچ ۲۰۰۷-- در سالی که پیش روست، حکومت افغانستان و طالبان، تا اندازه یی تعیین سرنوشت میشوند. این ‏یک شوخی نیست. اما آزادی غیر مننتظره پنج فعال طالب در ازاء آزادی یک خبرنگار معمولی ‏غربی ، صاف و ساده یک شوخی خطرناک است که بازنده اصلی درین بازی، حکومت افغانستان ‏است.





این موضوع قابل درک است که حکومت در موقعیتی دردناک، تصمیمی از سر ناچاری ‏گرفت و با آزادی فعالان طالبان در برابر آزادی خبرنگار ایتالیایی موافقت کرد. اما تبعات این ‏اقدام ، بس جبران ناپذیر است وچالش های مهار ناپذیر دیگری را در آینده سبب میشود.‏


حکومت درین بازی ، باخت سیاسی درشتی را نصیب خود کرد. بدی این باخت تنها در همین ‏اولین مورد خلاصه نخواهد شد. این در واقع آغاز باخت های زنجیره یی و تاسف بار خواهد بود. ‏‏ اما ضربه یی را که سنت نوپای دموکراسی مطبوعاتی و اهل قلم و خبر متحمل شد، کمتر از شدید ‏ترین آسیب استراتیژیک در عرصه سیاسی و نظامی نیست.پس ازین کمتر کسی حاضر خواهد شد ‏که مانند گذشته به کار اخبار نویسی و خبرگیری و خبردهی ادامه دهد. ادامه کار ممکن است به ‏طور شکلی ادامه یابد اما ملازمه کار شکلی ، بازدهی شکلی و کم کیفیت خواهد بود خصوصا که ‏این موضوع مسلم شده است که دیگر هیچ نهادی حاضر نیست تا مرگ و زنده گی خبرنگار افغان ‏ویک روزنامه نگار خارجی را یکسان بداند ودر مقام دفاع از آنان بیایستد.‏
از منظر موقعیت نیروهای بین المللی که به قضیه نگاه کنیم ، این معامله نابرابر چند نکته را ‏آشکار میکند:‏
یک :‏
طالبان و پاکستان ، با هیچ هزینه و زحمتی ، پیروزی هیجان انگیزی را نصیب شدند.‏
دو:‏
ربودن روز نامه نگاران به خصوص روزنامه نگاران خارجی ازین پس براساس برنامه ریزی و ‏کسب امتیاز، شدت می یابد. حتی خطر آدم ربایی در شهر ها و مراکزی که محیط امنی برای ‏خبرنگاران به حساب می آید، افزایش خواهد یافت .این وضعیت، بر کار روزنامه نگاران خارجی ‏که خود به افغانستان می آیند و تحلیل های شان را بر زمینهء مستندات و حقایق ملموس تهیه ‏میکنند، تأثیری منفی برجا میگذارد.‏
سه :‏
با توجه به بی نظری و اهمیت ندادن کار و زنده گی خبرنگاران افغان که اکنون مسجل شده است ، ‏نگرانی ها افزایش می یابد و این وضعیت خود به خود به سلطه استبداد و تضعیف دموکراسی ‏رسانه یی منجر میشود. ‏
چهارم:‏
‏ حس بی اعتمادی نسبت به آینده مطمئن کار رسانه یی تقویت شده و مردم به عین شاهدند که ‏نیروهای غربی ، مبارزه با نا امنی و ترورزیزم درافغانستان را وسیله یی برای اهداف دیگری که ‏با تاکنون با صراحت تعریف نشده است ، قرار داده اند. بدین ترتیب بر تعهدات ، شعار ها ، ‏تبلیغات شباروزی به هدف همکاری درامر استقرار امنیت کامل و آبادی سرزمین افغان ها و عدم ‏معامله با تروریزم عملا پایبندی ندارند و این یک واقعیت خطرناک برای افغانستان است. حتی با ‏شکل گیری معامله هایی پیشرفته تر، نباید تردید کرد که طالبان بر اریکه قدرت برگردانده شوند تا ‏دیگر خون سربازان غربی بر زمین نریزد. ‏
اگر ترس ازین وجود دارد که در صورت مخالفت با خواسته دولت ایتالیا در مورد باج دهی به ‏طالبان، احتمالا همکاری آن کشور با افغانستان قطع میشد، باید گفت که سربازان ایتالیا برای دفاع ‏از افغانستان درین جا نیامده اند. آن ها در جمع نیروهای چند ملیتی آمده اند تا به همکاری مشترک ‏، اگر بشود خطر تروریزم را درین جا حتی الامکان متوقف کنند تا خطر به خانه های شان نرسد. ‏غربی ها یک پول خود را مفت ومجانی وبدون یک برنامه سنجیده شده مصرف نمیکنند. تجربه ‏پنج سال اخیرنشان داد که درین جا بحث نابودی تروریزم زیاد مطرح نیست بزنس استراتیژیک ‏مطرح ا ست. موضوع اصلی آن است که انهدام قطعی تروریزم درافغانستان چندان به نفع آنان ‏نیست زیرا تروریزم ، به غیر از افغانستان ، تمدن غربی را درهر جا وهر زمان مثل سایه دنبال ‏میکند. اما پیاده شدن در چهار راه افغانستان ، عوایدی استراتیژیک دارد. پس توجه به چهار راه ‏نیست ، نگاه به سرزمین های فراترازین چهار راه است .ثانیا نابودی تروریزم هزینه های سرسام ‏آور و دریاهای خون طلب میکند و این مردم هرگز درهیچ جا ، جرأت ویا اراده ، اجرای برنامه ‏های کارتمام را نداشته اند. افغانستان هم ازین قاعده بیرون نیست . چه کسی درخواست کرده است ‏که یک خبرنگار ایتالیایی به خاطر کسب درآمد و امتیاز شخصی ، در مناطق خطرخیز برود تا ‏بعدا به خاطر رهایی اش ، مردم و حکومت افغانستان این همه تاوان بپردازند؟ ‏
این عقب نشینی ، عمیقا ازیک برنامه موهوم درافغانستان خبر میدهد. نجات جان یک فرد، جان ‏هزاران تن دیگر را با خطر مسلم رو به رو کرده است .‏

مطالب مرتبط

Keine Kommentare: