Sonntag, 4. März 2007

نه از تظاهرات میترسم و نه از گرد هم آیی در استدیوم کابل.


خبر: گزینه های دکتر سپنتا؛ استعفا – برکناری – سلب صلاحیت
۴ مارچ ۲۰۰۷ -- رزاق مأمون





دکتر رنگین دادفر سپنتا وزیر خارجه هفته پیش ناگهان شماری از ماموران وزارت را به یک جلسه اضطراری فراخواند. ماموران از علت قضیه اطلاعی نداشتند اما سپنتا طبق روال معمول ، احساساتی بود ؛ حرکاتش غیرعادی و سراسیمه گی از قیافه اش موج میزد.





سوال برجسته در ذهن ماموران این بود که بالاخره چه چیزی اتفاق افتاده است؟
حدس وقیاس های اولیه این بود که وارخطایی وزیر خارجه بی جهت نیست و به طور حتم، خطری بس بزرگ و اجتناب ناپذیر ، سرنوشت کشور و مردم افغانستان را تهدید میکند.
آقای سپنتا به زودی موضوع را مشخص کردو گفت:
ازین جا اطلاعات سری و محرم به خارج از وزارت درز میکند و عملیات تخریب علیه من شروع شده است!
وی مدعی شد که یک تیم از خارج وزارت بر ضد وی توطئه را آغاز کرده است و اداره کدر وپرسونل وزارت توانایی حفظ محرمات امور را از دست داده است.
سخنان سپنتا کاملا به دور از شأن دپلوماتیک ورعایت اصول و ضوابط بود. او در ادامه سخنانش گفت :
من یک شخص سیکولار ، دموکرات ومعتقد به حقوق بشر و حقوق زن هستم ، به همین سبب ، تاجک های اخوانی برضد من سرگرم دسیسه سازی اند.آقای سپنتا واضح نساخت که این تاجک های اخوانی چه کسانی اند؟ مگر همین تاجک های اخوانی در پارلمان برای سپنتا رأی ندادند؟
سپنتا سپس به انتقاد از ریاست تشریفات پرداخت و گفت که نظم واداره و رعایت اصول کاری ازین ریاست رخت بربسته است.
این درحالیست که به گفته منابع مؤثق دروزارت خارجه ، سپنتا پیش از شروع جلسه اضطراری که به زعم خودش بسیار مهم بود، مکتوب برکناری رئیس تشریفات وزارت خارجه ( آقای حمید صدیق ) را صادر کرده بود اما دو ساعت بعد، آقای صدیق نه تنها معزول نشد بلکه واپس درجایگاه رسمی خویش ابقا گردید.
آقای سپنتا دربخش دیگری از سخنرانیش گفت:
در باره من میگویند که وزیر خارجه قبلی نه موتر سیاه سوار میشد و نه لشکری از بادیگارد ها را به دنبال خود میکشید. این کار من از ترس وتخویف نیست. نه از تظاهرات میترسم و نه از گرد هم آیی در استدیوم کابل.
بدین ترتیب کم کم واضح شد که هدف آقای سپنتا از عناصر توطئه گر چه کسانی بوده است. با همه این اوصاف، بازهم معلوم نشد که حلقات توطئه گر برضد وی چه کسانی اند. وی اظهار داشت که توطئه گران نامرد تر از طالبان اند.طالبان مردانه انتحار میکنند اما این ها ( توطئه گران ) به تخریب وفریب کاری متوسل میشوند. حتی به قول بعضی شاهدان صحنه، سپنتا از گروه دسیسه سازان ،به نام دزد ها وغارت گران پول نیز یاد کرد. اما وی یک نکته را مشخص نکرد که وی چه شاهکاری هایی کرده است که به قول وی، شماری از افراد وقت خود را برای توطئه چینی علیه وی به هدف بدهند؟ وزیران خارجه سایر کشور ها معمولا درگیر مسایل مهم خارجی اند که به منابع ملی کشور شان رابطه میداشته باشد و اگر از خود ناراحتی، سراسیمه گی، خسته گی وپیگیری نشان میدهند، درواقع خدمتی را برای ملت شان انجام میدهند. اما آقای سپنتا در موقعیتی تاسف باری قرار دارد و به جای آن که با مسایل مهم جهانی سروکار داشته باشد، با چند مامور زیر دست و دشمنان خیالی رو به رو است. این بحران ظاهرا به حدی جدی است که حس اعتماد به کار و حس تکیه به نفس را از دست داده و گاه برای ماموران هشدار میدهد وگاهی هم از ناترسی خود داد سخن میدهد.سمبول دپلوماسی مملکت که وضعی این چنین داشته باشد، حال حساب کنید که نماینده گی های خارجی این وزیردر کشور های دیگر، دور ازچشم مردم ونظارت قانون ، درچه حالی به سرمیبرند؟ این درحالیست که بنا به اعتراف اطرافیان نزدیک سپنتا، کار های اساسی وزارت خارجه را نه شخص وزیر و همکارانش، بل ، کسان دیگری از حلقاتی دیگر هدایت میکنند. همان حلقاتی که سپنتا را تشویق کردند که با لکچرهای آموزگاری خود ، مدتی وداع کند وبه حیث مجری ظاهری یک پروژه سیاسی وارد میدان شود.حالا گپ به جایی کشیده است که سپنتا و همکاران محدودش ، از دست اندازی های همان حلقاتی که او را به صحنه کشانیدند، به ستوه آمده اند ونمیدانند که این درد را برای چه کسانی فریاد کنند.
گزارش حاکیست که سپنتا بعد از جلسه اضطراری نیم ساعته ناگهان حالتش تغییر کرد و دیگ احساساتش ازنفس افتاد و لحن سخنانش رنگ التماس و ندامت به خودگرفت وگفت :
مرا عفو کنید که بی ادبی کردم!
وی به افشاگری پرداخت و گفت :
من سه بار برای رئیس صاحب جمهور استعفای خود را پیشکش کردم اما ایشان قبول نکردند.
اما گزارش ها میرسانند که سپنتا فقط یک بار به طورعاجل برای رئیس جمهور کشور استعفا نامه اش را پیشکش کرده است.وی با بیان این موضوع ، فراموش کرده بود که در اول صحبت هایش ، با قاطعیت گفته بود که وی از هیچ کسی ترس ندارد و فقط به جلو حرکت میکند! پس ارائه پیشنهاد برای استعفا بر اساس کدام انگیزه یی صورت گرفته بود؟ از یک وزیر خارجه انتظار میرود که رفتار دپلوماتیک داشته و در برابر کنش ها و هیجان های درونی خویش ، مثل سنگ برجای خویش استوار وآسیب ناپذیرباقی بماند.
گذشته ازین موارد ، با توجه به عمیق شدن بحران در وزارت خارجه و درگیری واقعی و خیالی آقای سپنتا با گروه های مشهود ومفقود، وی درکدام مسیری به جلو میرود وکجا میرود؟ ره کجا ، منزل کجا ، مقصود چیست؟

Keine Kommentare: