Montag, 12. März 2007

مسعود از دیدگاه مخالفان


بخش نخست



در تاریخ جهان کمتر شخصیتی را میتوان سراغ یافت که نیم عمرش را در مبارزات استقلال طلبانه صرف کرده و نامش با تاریخ بیش از دو دهة کشورش پیوند خورده باشد.




شهید احمد شاه مسعود قهرمان ملی افغانستان، 26 سال از 49 سال عمرش را در مبارزة دشوار برای آزادی افغانستان و حفظ تمامیت ارضی سپری نموده و در این 26 سال (1354 تا 1380) همواره مطرحترین چهرة سیاسی – نظامی افغانستان بوده است.


تاریخ جهاد و مقاومت افغانستان از هر زاویه یی که رقم زده شود، بدون تذکر نام و کارنامه های احمد شاه مسعود شهید، ناتمام و ناقص می ماند؛ پیش از بررسی دیدگاه های مخالفین در مورد او، نگاهی به عملکرد ها و برخی موضعگیری های او ناگزیر به نظر می رسد.





1354 تا 1367:


طی این سال ها ساختار دولت در افغانستان، پنج مرتبه دستخوش تغییرات گردید. سردار محمد داوود که طی یک کودتای نظامی در 1352 نظام جمهوری را تأسیس کرده بود، به سال 1357 توسط کودتای نظامی کمونیستی ح.د.خ.ا از اریکة قدرت بر انداخته شد و به گفتة شاهدان به وسیلة مرمی هایی که توسط تورن امام الدین به سویش آتش شد، به قتل رسید؛ مخالفت های درون حزبی در میان سران ح.د.خ.ا و نیز برخی عوامل منطقوی و جهانی سبب گردید تا سران ح.ا.خ.ا به جان همدیگر بیفتند.


با سپری شدن یک سال و پنج ماه از پیروزی کودتای 7 ثور 1357، نور محمد تره کی به دست حفیظ الله امین به قتل رسید و به زودی در 6 جدی 1358 در نتیجة تجاوز ارتش سرخ، حفیظ الله امین نیز کشته شد و ببرک کارمل بر اریکة قدرت حزبی و دولتی تکیه زد و سپس به داکتر نجیب تعویض گردید.


احمد شاه مسعود به عنوان یک مخالف رژیم، نخستین قیام در برابر دولت را به سال 1354 رهبری کرد که طی آن ساحة مسؤولیت او (پنجشیر) به دست قیام کننده گان افتاد؛ اما از آنجا که برنامة اقدام نظامی علیه سردار محمد داوود به شکل درست طرحریزی نشده بود، قیام ناکام ماند و مسعود ناگزیر گردید در پیامد فشار های وارده از کشور خارج گردد.


مسعودِ سال های 1354 تا 1367 و به ویژه سال های بعد از 1358 را بیشتر یک فرمانده نظامی است. این ویژه گی، ابعاد دیگر شخصیت او را طی آن دوره تحت شعاع قرار می دهد؛ در این مرحله از زنده گی احمد شاه مسعود و تاریخ افغانستان، کشور با تجاوز اتحاد جماهیر شوروی مواجه می گردد و نظام حاکم بر اتحاد شوروی نیز با توجه به ساز و برگ نظامی خود و فقر افغانستان، بر جنگ بیشتر تکیه می کند. مسعود نیز به عنوان فرمانده گروهی از مجاهدین، ناگزیر است به جنگ های چریکی بپردازد. روی همین ملحوظ، تصویری که از احمد شاه مسعود طی آن سال ها به دست می آید، تصویر یک قهرمان در نقش طراح و فرمانده ماهر جنگ های چریکی است.


مسعود در آن دوره با یک دشمن عادی مواجه نیست؛ جبهة مقابل او را تا جدی 1358 نظامی وابسته به یک ابرقدرت و بعد از جدی 1358 قشون سرخ تشکیل می دهد. قشونی که قدرتمندترین کشور های جهان از آن در هراس بودند و اروپای شرقی نیز به نحوی در فرمانش قرار داشت.


مسعودِ سال های 1358 تا 1367 ناگزیر است مبارزه در برابر یک ارتش منظم را از هسته گذاری های ابتدایی آغاز کند؛ زیرا او نه نیرویی در اختیار دارد و نه هم پایگاهی و در آغاز هم صرف با چند نفر معدود و امکانات محدود به زادگاهش برگشته است.


خاطره یی که در آغاز برگشت، از او در ذهن مردم باقی مانده بود، خاطرة مسعودی است که در برابر رژیم جمهوری سردار داوود قیام کرده بود و به گفتة خودش او در آن هنگام نیز با قیام در برابر رژیم وقت موافق نبود و به این باور بود که شکست قیام، نهضت اسلامی کشور را صدمه پذیر می سازد[1] اما سرانجام، مسعود این دوره که کار را از ابتدایی ترین مراحل آغاز نموده است، در پایان این مرحله از زنده گی اش (1367) به مطرحترین فرمانده مجاهدین افغانستان تبدیل می شود که قسمتی از شمال و شمالشرق افغانستان را در کنترول خود در می آورد.


حملات متعدد قوای روسی به درة پنجشیر که مرکز فرماندهی مسعود در آنجا قرار داشت، نمی تواند به نابودی قوای او بینجامد. تاکتیک ها و شیوه هایی که او در جنگ چریکی استفاده می کند، جنرالان و طراحان عملیات نظامی روس ها را به ستوه می آورد و روس ها ناگزیر می شوند به دامن تبلیغات بر ضد مسعود پناه ببرند و همانست که از موجودیت جنگجوهایی از سایر کشور ها در کنار او، سخن به میان می آید و بعد از هر عملیات گستردة نظامی در پنجشیر، مسعود کشته و یا زخمی می شود؛ ولی در عمل چندی بعد دوباره سر بلند می کند و حماسه می آفریند؛ زیرا تبلیغات دروغین همیشه از اصل واقعیت در فاصله قرار می داشته باشد.


با این همه، مسعودِ فرمانده جنگ های چریکی، تصویری خشن ندارد. او با اسرای جنگ به نرمی رفتار کرده و کوشش می کند تا از تلفات اهالی جلوگیری نموده و اهداف نظامی را با کمترین تلفات نیرو ها به دست آورد.


یک سرباز روسی که در آن مرحله از جنگ، در افغانستان حضور داشت، می گوید: "مسعود انسان نهایت با شهامت است او از باند آدمکشان و جنایتکاران نیست، با آن که در دل خود یک نوع احساس عمیق احترام نسبت به او داشتم، ولی هیچگاه نمی خواستم که با او روبرو شوم[2]".


تورنجنرال باریس گروموف فرمانده سپاه چهلم روس ها که بعد از خروج از افغانستان به معاونت وزارت دفارع روسه رسید، در مورد مسعود سال های 1358 تا 1367 می گوید که مسعود صادقانه از مردم محل پرستاری می کرد و او را انسانی نهایت با اراده و پرشور می خواند[3].


مسعود این دوره با مشکلات متعدد مالی و لوژستیکی مواجه است که اندکترین امکانات را در اختیار داشته، ولی ناگزیر است با دشمنی مقابله کند که از لحاظ مادی از برتری های فوق العاده در سطح جهانی برخوردار است.


با توجه به گزارشاتی که توسط خبرنگاران خارجی از وضعیت جبههات به نشر رسیده است و با درنظرداشت نامه هایی که مسعود عنوانی دفتر نماینده گی خود در پشاور و دفتر جمعیت، نوشته است این واقعیت روشن می شود که از نظر اکمالاتی و معیشتی، دشوارترین مرحلة زنده گی مسعود همان سالهاست.


با این همه، او در این دوره بیشترین توجهش را به موارد ذیل معطوف گردانیده است:


1- تعلیم و تربیه افراد تحت فرمانش


2- وارسی دلسوزانه از مردم محل


3- برقراری روابط با سایر فرماندهان و ایجاد وحدت و هماهنگی در صفوف


4- نفوذ در عمق دشمن و کسب اطلاعات از مراجع مطمین


5- فراهم ساختان امکانات تعلیمی و تربیتی برای مردم


6- سرپرستی از خانواده های شهدا و توجه به حال زخمیان و معلولان


نامه های متعددی از مسعود شهید در دست است که بیانگر توجه او به موارد فوق می باشد و نشان می دهد که همزمان با پیشبرد نبرد مسلحانه، بخش های مختلف زنده اجتماعی و کار سازندة فرهنگی از نظر او به دور نمانده است[4].


مسعود در این مرحله از زنده گی و مبارزه، تنها در پنجشیر با هشت حملة تمام عیار روس ها مقابله می کند و به گفتة خودش، بعضاً حملات آن قدر شدید می بود که برای سقوط یک حکومت و اشغال یک کشور، کافی بود.








--------------------------------------------------------------------------------





[1] فیلم مستند "مسعود" از ساخته های ایرومی خبرنگار جاپانی






[2] فیلم مستند گرد های جنگ از ساخته های کریستوف دوپانفیلی






[3] ارتش سرخ در افغانستان، باریس گروموف






[4] نامه هایی از مسعود بزرگ، گردآورنده انجنیر محمد اسحاق

Keine Kommentare: