Samstag, 17. Februar 2007


احمد شاه مسعود

احمد شاه مسعود فرزند دگروال دوست محمد خان در 11 سنبله سال 1332 هجری شمسی مطابق به 2 سپتامبر 1953 در قریه‌ی جنگلک ولسوالی پنجشیر ولایت پروان زاده شد.
پدر احمد شاه مسعود دگروال دوست محمد از افسران ارتش افغانستان در دوران سلطنت محمد ظاهر شاه بود. پدر بزرگش یحیی خان یکی از بزرگان مردم پنجشیر به حساب می‌رفت که در دوران پادشاهی امان الله خان به عنوان کارمند و مامور رسمی دولت وظیفه ی خزانه‌دار نقدی را به عهده داشت. او همچنان در تشویق و جمع‌آوری مجاهدان و مبارزان از زادگاه خود، وادی پنجشیر برای کسب استقلال از استعمار بریتانیا در سلطنت شاه امان الله شخص فعال و پر تحرک محسوب می‌شد. دگروال دوست محمد مانند بسياری از افسران ارتش و کارمندان دولت در سالهای کار رسمی بعد از هر چند سالی محل کار و وظيفه اش تغيير ميافت. و از يک ولايت به ولايت ديگر مؤظف می‌گرديد. از اين رو موصوف در سالهای کارش به حيث افسر ارتش يا صاحب منصب اردو در ولايات: ننگرهار، بدخشان، بغلان، غزنی، هرات و کابل وظايفی را به عهده داشته است.

مسعود سالهای آغاز کودکی را در زادگاهش دره پنجشیر گذراند. در پنج سالگی شامل صنف اول مکتب (مدرسه) بازارک گرديد. قبل از آنکه صنف اول را به پايان برساند با خانواده به کابل رفت و در مکتب شاه دوشمشيره شامل شد. اما اندکي بعد پدرش در سمت قوماندان ژندارم و پوليس هرات به ولايت هرات رفت و احمدشاه مسعود صنوف دوم، سوم و چهارم را در مکتب مؤفق شهر هرات به درس و تعليم ادامه داد. در همینجا بود که علوم دینی و مذهبی را نزد مدرس مدرسه جامع هرات فرا گرفت .در پايان صنف چهارم با پدرش که از هرات به کابل تبديل گرديد دوباره به شهر کابل بازگشت.

دوران متوسطه و لیسه را در لیسه استقلال کابل به پایان رساند و در سال 1352 با شرکت در امتحان کانکور وارد دانشکده‌ی مهندسی پولیتخنیک گردید.

در نوجوانی علاقه زیادی به ادامهء تحصیل در حربی پوهنتون( دانشگاه نظامی) از خود نشان می‌دهد. اما به توصیه دوستان پدرش که دل ناخوش از نظام عسکری و نارضایتی از عدم کفاف معاش و شکایت از روزگار داشتند، تشویق به ادامه‌ی تحصیل در دانشکده های طب یا انجنیری می‌گردد. و زمانی که یکی از دوستان جوانش عمارت زیبای پولیتخنیک کابل را نشانش می‌دهد، علاقمندی ورودش را به آن دانشگاه کتمان نمی‌کند و به این ترتیب وارد دانشکده انجینری پولیتخنیک کابل می‌شود.

همزمان با ورود به دانشکده ی مهندسی پولیتخنیک کابل در سال 1352 رسماً عضویت نهضت اسلامی افغانستان را می‌پذیرد. و در تابستان سال 1354 رهبری مبارزه در نخستین قیام پنجشیر در برابر حکومت وقت را به عهده می‌گیرد، قیام ناکام می‌گردد و همکاران مسعود تعدادی از جمله شاه ابدال دستگیر و سپس اعدام می‌شوند. مسعود که تحت تعقیب دولت است به پاکستان می‌رود، آن قیام را اشتباه محض می‌داند و از همانجا راه خود را با گلبدالدین حکمتیار جدا می‌نماید.

با وقوع کودتا 7 ثور 1357 و آغاز جهاد او به نورستان و کنر می رود و با رهبری دسته های کوچک مجاهدین، عملاً در رهبری مبارزه علیه رژیم کمونیستی وابسته به شوروی شرکت می‌جوید. مسعود در جوزای( خرداد) 1358 در رأس یک قطعه از چریک های مجاهد نورستان وارد پنجشیر می‌گردد و در 17 سرطان 1358 اولین دسته‌های منظم چریکی را در درهء پنجشیر ایجاد می‌نماید.

بعد از سه سال نبرد با روسها در سال 1361 درپی شکست کامل شش تهاجم گسترده ارتش اتحاد شوروی سابق در پنجشیر، فرمانده کل نظامی روس ها در افغانستان برای توافق آتش بس با احمد شاه مسعود وارد مذاکره گردیده و به مدت دو سال، این توافق به امضاء می رسد( 1982)، که در واقع روس ها با این توافق، مجاهدین را برای اولین بار به عنوان یک طرف سیاسی به رسمیت می‌شناسند. ژنرال گروموف فرمانده سپاه چهلم شوروی در افغانستان در بارهء این قرارداد می‌نویسد: " مسعود از آرامش پدید آمده [ یعنی آتش بس 1982]، فعالانه برای نیل به اهداف خود سود جست".

مسعود از فرصت به دست آمده حداکثر استفاده را کرده و به سازماندهی نیروهای مقاومت علیه اشغال افغانستان در خارج از درهء پنجشیر اقدام می‌کند. در همین راستا با ایجاد شورای نظار یکی ار منظمترین تشکل های نظامی و چریکی علیه اشغال شوروی و مقابله با دولت وقت را پایه‌گذاری می‌نماید. شورای نظار در ابتدا متشکل از احزاب و گروه های مختلف در 9 ولایت شمالی افغانستان ایجاد می‌گردد.

از سال 1358 تا سال 1367هشت حمله ارتش متجاوزین اتحاد شوروی سابق در پنجشیر به شکست کامل می‌انجامد و بدین ترتیب از سال 1367 به بعد پنجشیر همچون دژی تسخیر نا پذیر باقی می‌ماند.

به دنبال خروج آخرین سرباز اتحاد شوروی از خاک افغانستان در تاریخ 13 میزان 1369 (14 فبروری 1989)، به ابتکار احمد شاه مسعود شورای عالی فرماندهان ارشد جهادی افغانستان در شاه سلیم ولایت بدخشان به تاریخ 9 اکتوبر 1990 دایر می گردد در این اجلاس اکثر فرماندهان معروف مجاهدین از جمله نماینده ای از امیر اسماعیل خان نیز حضور داشتند. فرماندهان در این نشست استراتژی مبارزه علیه حکومت وقت افغانستان را تعیین می‌کنند.

در پی برگزاری اجلاس شاه سلیم در عقرب 1369 لوی درستیز (رییس ستاد ارتش) پاکستان احمد شاه مسعود را به پاکستان دعوت می کند. بدین ترتیب احمدشاه مسعود سفری کوتاه به پاکستان انجام می دهد و در ضمن دیدار با مقامات پاکستان و سران مجاهدین مستقر در پاکستان استراتژی مستقل فرماندهان مجاهدین در مبارزه علیه حکومت را به اطلاع آنها می رساند و مواضع فرماندهان را در دیدارهای مختلف به آنها تبیین می نماید.

حکومت وقت افغانستان که از اختلافات داخلی رنج می برد با پیوستن نیروهای عبدالرشید دوستم به احمدشاه مسعود عملاً در آستانهء سقوط قرار می گیرد.احمد شاه مسعود میدان هوایی مهم نظامی بگرام را در 25 حمل سال 1375 و شهر جبل السراج را که در شمال کابل موقعیت دارد به کنترل در می آورد و نیروهایش را برای تصرف شهر کابل آرایش می دهد. در 27 حمل 1371عبدالوکیل وزیر خارجهء دولت کمونیستی افغانستان با پیشنهادی نزد احمدشاه مسعود می آید. پیشنهاد وی تشکیل دولت ائتلافی با مجاهدین و ایستادگی در مقابل حکمتیار است. مسعود این پیشنهاد را رد می کند. وکیل برای بار دوم با تسلیمی بدون قید شرط دولت نزد مسعود می رود. مسعود به وکیل می گوید موضوع را باید با سران مجاهدین از جمله حکمتیار در میان بگذارد.23 اپریل 1992 هنگامی که احمدشاه مسعود نیروهایش پایتخت را در محاصره دارند با حکمتیار که قاضی حسین احمد رهبر جماعت اسلامی پاکستان نیز در نزدیکی کابل در شهر چهار آسیاب همراه وی است در خصوص تسلیمی بدون قید و شرط دولت نجیب الله گفتگویی مخابروی انجام می دهد. احمدشاه مسعود در این گفتگو از حکمتیار می خواهد که مجاهدین با جنگ وارد کابل نگردند. وی استدلال می کند که حکومت داکتر نجیب سقوط کرده است و مجاهدین باید ابتدا دولتی تشکیل دهند تا بتوانند با مشارکت همهء طرفها قدرت را در دست بگیرند. احمدشاه مسعود می گوید ورود قطعات نظامی مجاهدین از چهار گوشهء شهر موجب هرج و مرج و درگیری در شهر خواهد شد. حکمتیار در همین گفتگو به مسعود پیشنهاد تشکیل دولت از سوی حزب اسلامی و جمعیت اسلامی افغانستان را می نماید که مسعود آن را رد می کند و خواهان مشارکت دیگر جناح ها در دولت می گردد.

گفتگو احمد شاه مسعود و حکمتیار

مسعود: عبدالوکیل ...[خواهان] تسلیمی بدون قید و شرط دولت به مجاهدین بود، مشروط بر اینکه مجاهدین عفو عمومی اعلان کنند و اعضای حزب و ناموس شان صدمه نبینند، من با این طرح موافقت کردم، رهبران[ مجاهدین] نیز در پشاور موافق این طرح هستند. بنا بر این وقتی خود آنها دولت را تسلیم می کنند ضرورتی به جنگ نیست.

حکمتیار: نخیر، در کابل تمام قدرت در دست نبی عظیمی است، همین لحظه او با قوتهای ما می جنگد. میدان هوایی به دست او و قوتهای دوستم و بابه جان است. ما باید با فتح و ظفر وارد [کابل] گردیم.

مسعود: تا جایی که من اطلاع دارم در حال تدارک حمله به کابل هستی. این حمله با چه هدف و منظوری است؟روسها که رفتند، حکومت نجیب[ الله] سقوط کرد، قرار است که قدرت به رهبران مجاهدین انتقال یابد، شما رهبران، بین خود به توافق برسید. در این صورت ضرورت حمله به کابل چیست که در حال تدارک آن هستی؟حکمتیار: من سرگرم تدارک حمله به کابل هستم، چون در کابل کمونیست ها و بقایای رژیم کمونیستی سابق است و من قادر به تحمل آنها در پایتخت نیستم.

نیروهای حکمتیار غیر مسلح وارد کابل می گردند و از طریق بعضی از جناح حزب دموکراتیک خلق افغانستان در داخل شهر، در وزارت داخله ( کشور) مسلح می گردند. با این رویداد احمدشاه مسعود نیروهایش را وارد شهر می نماید و مناطق حساس دولتی را در کنترل می گیرد. بدین ترتیب دسته های مختلف مجاهدین از احزاب مختلف قسمتهایی از شهر و حومهء آن را متصرف می شوند. از جمله حزب وحدت به رهبری استاد عبدالعلی مزاری مناطق غرب کابل و حزب اتحاد اسلامی افغانستان به رهبری عبدالرب رسول سیاف ناحیه پغمان را در کنترل خویش می گیرند.

فرمانده احمد شاه مسعود، پس از سالها مقاومت در برابر اشغال کشورش توسط ارتش شوروی سابق و نبرد با گروه طالبان، در نهم سپتامبر سال ۲۰۰۱ ميلادی، در اثر انفجار انتحاری دو مرد عرب که خود را خبرنگار معرفی کرده بودند، به شهادت رسید.

خبر کشته شدن اين فرمانده فقيد مجاهدين که می توانست به کاهش روحيه هم رزمانش در جبهه ضد طالبان بينجامد، با چند روز تاخير اعلام شد.

محمد قسيم فهيم که از همرزمان احمد شاه مسعود بود، پس از مسعود، توسط برهان الدين ربانی به جانشينی وی منصوب شد. آقای فهيم، پس از سقوط طالبان وزير دفاع افغانستان و معاون اول رييس دولت، در دولتهای موقت و انتقالی شد.

لويه جرگه اضطراری افغانستان که در پايان دولت موقت تشکيل شد، به احمد شاه مسعود لقب قهرمان ملی داد و نه سپتامبر سالروز [ترور] شدن وی، در افغانستان "روز شهيد" و تعطيل رسمی اعلام شد".

Keine Kommentare: